بازنگری نظریه ی وصفی روایی نیمایوشیج در مقایسه با شعر کلاسیک (مورد مطالعه غزلیات شمس مولوی)
Authors
Abstract:
مدل «وصفی ـ روایی» شعر، مهمترین نظریهی نیمایوشیج در تغییر شعر کلاسیک و ایجاد شعر نو است. در برآمد ارائهی این مدل، ادبیات معاصر از سنت به نوآوری و از وصف به روایت حرکت کرد. اما آنچه قابل تأمل مینماید این است که نیما در آغاز راه بر مبنای این مدل، شعر کلاسیک به ویژه غزل را ذهنی تلقی کرد و اذعان داشت در غزل کلاسیک، روایتی وجود ندارد و آنچه هست قصهگویی است؛ حال آنکه بازنگری نظریهی او در ارتباط با شعر کلاسیک نشان میدهد تأکید او بر مسألهی عینیت در وصف، باعث شده دلالت ضمنی و زمان روایت که تحت تأثیر ذهنیت هستند، نادیده گرفته شود؛ به همین دلیل، در اشعار اولیهی او ساختار روایی نمیبینیم و صرفاً داستانگویی است. در این مقاله با هدف روشنگری مدل وصفی ـ روایی نیما، اشعار او با غزلیات شمس مولوی مقایسه شدهاست. نتیجهی مقایسه بیانگر این است که مولوی با همان ذهنیتگرایی در برخی غزلها، توانسته مطابق با مدل وصفی ـ روایی از قصهگویی به روایت نزدیک شود. نیما در دهههای آغازین شاعری با تأکیدی که بر عینیت داشته، از روایت به دور است، اما در میانهی راه با تجدید نظر در نظریهاش، به ذهنیتگرایی روی آورده و در این زمان توانستهاست به روایت نزدیک شود که نمونههای آن در اشعار بعد از سالهای 1325 دیده میشود.
similar resources
گفتمان روایی در غزلیات شمس
بوطیقای سوررئال در غزلیات شمس، نمایانگر دنیای درون و ناخودآگاه مولانا است که به واسطهی عناصری چون «فضاسازی» و شگردهای خاص روایی مانند «جریان سیال ذهن» و انواع «تکگویی» شکل گرفته است. در این میان، آنچه اهمیت پیدا میکند، تشخیص و تحلیل وجوه اشتراک و افتراق این شیوههای روایت است؛ زیرا تکگوییهای درونی، تداعی آزاد و صناعت جریان سیال ذهن شگردهایی هستند که شباهت و همپوشانی معناییِ فراوان میان ...
full textتحلیل انتقادی نگاه نیما یوشیج به شعر کلاسیک در تبیین الگوی وصفی روایی ِ شعر نو
نیما یوشیج دیدگاه ادبی خود را بر رویکردی انتقادی به شعر کلاسیک بنیان نهاد و آرای او به صورت گسترده و گاه تناقض آمیز بر پیروانش و نسلهای بعدی نوگرایان تأثیر گذاشت . اکنون پس از گذشت نیم قرن از مرگ نیما، با توجه به ظهور نظریه های جدید و گسترش امکانات متنوّع نقد ادبی ، بازنگری دیدگاههای او و پیروانش ضروری می نماید. این مقاله بر آن است تا رویکردهای انتقادی نیما را نسبت به شعر کلاسیک در الگوی وصفی ...
full textگفتمان روایی در غزلیات شمس
بوطیقای سوررئال در غزلیات شمس، نمایانگر دنیای درون و ناخودآگاه مولانا است که به واسطهی عناصری چون «فضاسازی» و شگردهای خاص روایی مانند «جریان سیال ذهن» و انواع «تکگویی» شکل گرفته است. در این میان، آنچه اهمیت پیدا میکند، تشخیص و تحلیل وجوه اشتراک و افتراق این شیوههای روایت است؛ زیرا تکگوییهای درونی، تداعی آزاد و صناعت جریان سیال ذهن شگردهایی هستند که شباهت و همپوشانی معناییِ فراوان میان ...
full textهوشنگ ابتهاج در سایه ی سبک ویژه ی غزلیات شمس
چکیده یکی از شاعرانی که در شکل گیری صورت و محتوا و بخصوص موسیقی شعر هوشنگ ابتهاج نقش فراوانی داشته است مولانا جلال الدین بلخی است . در این مقاله سعی بر آن است که شیوه های گوناگون بهره ی ابتهاج از غزلیات مولانا بررسی شود . از مهمترین اشکال بهره ی ابتهاج از شعر مولانا می توان استفاده از دایره ی واژگان مولانا ، استفاده از ویژگی های زبانی شعر مولانا، الهام از موسیقی خاص شعر مولوی در ساخت موس...
full textهوشنگ ابتهاج در سایه ی سبک ویژه ی غزلیات شمس
چکیده یکی از شاعرانی که در شکل گیری صورت و محتوا و بخصوص موسیقی شعر هوشنگ ابتهاج نقش فراوانی داشته است مولانا جلال الدین بلخی است . در این مقاله سعی بر آن است که شیوه های گوناگون بهره ی ابتهاج از غزلیات مولانا بررسی شود . از مهمترین اشکال بهره ی ابتهاج از شعر مولانا می توان استفاده از دایره ی واژگان مولانا ، استفاده از ویژگی های زبانی شعر مولانا، الهام از موسیقی خاص شعر مولوی در ساخت موس...
full textاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
full textMy Resources
Journal title
volume 1 issue None
pages 50- 29
publication date 2017-03
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
No Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023